یکی از مهمترین دلایلی که زبانآموزان در مسیر یادگیری زبان انگلیسی با دشواریهایی روبهرو میشوند، وجود اصطلاحات (Idioms) است. اصطلاحات، ترکیبی از چند کلمه هستند که معنایی متفاوت از معنای واژهبهواژهی آنها دارند. در میان این اصطلاحات، گروهی وجود دارند که بیشتر از بقیه استفاده میشوند؛ از جمله اصطلاحاتی که با شانس (Luck) ارتباط دارند.
در این مقاله با تیم آموزش زبان نوین ری، همراه باشید تا با پرکاربردترین اصطلاحات شانس در زبان انگلیسی آشنا شوید. ما ابتدا مروری خواهیم داشت بر مهمترین این عبارات، سپس هر اصطلاح را با توضیح و مثال بررسی خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید: لغات انگلیسی مربوط به فرودگاه
مهمترین اصطلاحات شانس در زبان انگلیسی
در این بخش، تعدادی از شاخصترین و پرکاربردترین اصطلاحات مرتبط با شانس را مشاهده میکنید. این عبارات در مکالمات روزمره بسیار شنیده میشوند و دانستن آنها میتواند مهارت گفتوگو و درک شنیداری شما را به طرز چشمگیری بهتر کند.
توضیح کوتاه | معنی فارسی | اصطلاح انگلیسی |
وقتی نتیجهی یک اتفاق قابل پیشبینی نیست | هر نتیجهای ممکن است | anyone’s call |
وقتی اتفاقی خوب یا بد بهصورت تصادفی میافتد | بر حسب اتفاق | as luck would have it |
احتمال بسیار کم رخ دادن چیزی | عمرا! | fat chance! |
نتیجهای که صرفاً بر پایهی شانس است | شانس محض | the luck of the draw |
وقتی شخصی در اولین تجربهاش موفق میشود | شانس تازهکارها | beginner’s luck |
موفقیتهای متوالی ناشی از شانس | شانس پیدرپی | lucky streak |
انجام کاری خطرناک با این امید که خوششانس باشید | ریسک کردن به امید شانس | to push one’s luck |
وقتی اتفاقی بد برایتان بیفتد و احساس بدشانسی کنید | بخشکی شانس | just my luck |
برای جلوگیری از چشم خوردن استفاده میشود | بزنم به تخته | knock on wood |
کسب موفقیت یا پول به شکل غیرمنتظره | موفقیت بزرگ | to strike gold |
آشنایی بیشتر با اصطلاحات شانس در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی، شانس و اقبال یکی از موضوعاتی است که اصطلاحات زیادی درباره آن وجود دارد. این اصطلاحات در مکالمات روزمره، فیلمها، داستانها و حتی موقعیتهای رسمی به کار میروند و شناخت آنها میتواند به طبیعیتر صحبت کردن شما کمک کند. در ادامه با برخی از مهمترین این اصطلاحات آشنا میشویم.
anyone’s call
وضعیتی که در آن هر نتیجهای ممکن است رخ بدهد.
It’s anyone’s call who will win the game tonight.
هیچکس نمیداند چه تیمی امشب برنده خواهد شد. هر نتیجهای ممکن است.
as luck would have it
وقتی اتفاقی مفید بهصورت شانسی رخ میدهد.
As luck would have it, we found a taxi right away.
برحسب شانس، فوراً یک تاکسی پیدا کردیم.
fat chance!
وقتی احتمال وقوع چیزی بسیار کم یا غیرممکن باشد.
You think they’ll let us in without tickets? Fat chance!
فکر میکنی بدون بلیت ما رو راه بدن؟ عمراً!
بیشتر بخوانید: 3000 کلمه رایج انگلیسی
the luck of the draw
نتیجهای کاملاً شانسی که کنترلی روی آن نیست.
It’s the luck of the draw whether you get a good room or not.
اینکه اتاق خوبی گیرت بیاد یا نه، کاملاً شانسیه.
beginner’s luck
موفقیت در اولین تلاش، اغلب بهطور شانسی.
She won the game on her first try—beginner’s luck!
بازی رو توی اولین تلاشش برد؛ شانس تازهکارها بود.
lucky streak
رشتهای از موفقیتهای پیاپی بهخاطر شانس.
He’s on a lucky streak at the casino.
توی کازینو پشت سر هم داره شانس میاره.
to push one’s luck
ریسک کردن به امید اینکه باز هم خوششانس باشید.
I already won once; I shouldn’t push my luck.
یه بار برنده شدم، نباید بیشتر از این شانسم رو امتحان کنم.
just my luck
برای ابراز ناراحتی از بدشانسی.
It started raining right after I left the house. Just my luck!
همین که از خونه زدم بیرون بارون گرفت. بخشکی شانس.
knock on wood
برای جلوگیری از بدشانسی یا چشم خوردن استفاده میشود.
I’ve never broken a bone, knock on wood.
تا حالا استخونم نشکسته؛ بزنم به تخته.
to strike gold
بهطور غیرمنتظره موفقیت زیادی بهدست آوردن.
He struck gold with his new business idea.
با ایدهی کسبوکار جدیدش حسابی موفق شد.
the luck of the draw
نتیجهای که صرفاً بر اساس شانس رقم میخورد و کنترلی روی آن وجود ندارد.
It was the luck of the draw that I had to work on the weekend.
این شانس بود که باعث شد مجبور بشم آخر هفته کار کنم.
more by accident than by design
اتفاقی که بیشتر بر اساس شانس افتاده تا برنامهریزی.
His success was more by accident than by design.
موفقیتش بیشتر شانسی بود تا برنامهریزی شده.
Murphy’s law
قانونی که میگوید اگر چیزی بتواند خراب شود، حتماً خراب خواهد شد.
I forgot my umbrella and of course, it rained—Murphy’s law!
چترم رو فراموش کردم و خب معلومه که بارون اومد. قانون مورفی دیگه!
no such luck
وقتی چیزی که انتظارش را دارید یا دوست دارید اتفاق نمیافتد.
Did you get tickets to the concert? – No such luck.
تونستی بلیت کنسرت بگیری؟ – نه بابا، ما از این شانسا نداریم.
pot luck
انتخاب یا موقعیتی که کاملاً شانسی و بدون برنامهریزی است.
We didn’t book a table, so we had to take pot luck.
ما میز رزرو نکرده بودیم، پس مجبور شدیم شانسی امتحان کنیم.
rotten luck!
وقتی شخصی با بدشانسی بزرگی مواجه میشود.
Your car broke down again? Rotten luck!
باز ماشینت خراب شد؟ چه بدشانسیای!
بیشتر بخوانید: کلمات متضاد انگلیسی
that ship has sailed
فرصتی که گذشته و دیگر بازگشتی برایش نیست.
I wanted to apply for that job, but the deadline is over. That ship has sailed.
میخواستم برای اون شغل اقدام کنم ولی مهلتش تموم شده. دیگه کار از کار گذشته.
to be sitting pretty
در موقعیت بسیار خوب یا سودمند بودن.
After that investment, she’s sitting pretty now.
بعد از اون سرمایهگذاری، الآن خیلی در وضعیت خوبیه.
to get a free ride
رسیدن به موفقیت یا موقعیت خوب بدون تلاش زیاد.
He got a free ride to the top thanks to his father’s connections.
به لطف ارتباطات پدرش، بدون زحمت به موقعیت بالا رسید.
to get a second bite at the cherry
دریافت فرصت دوم برای انجام کاری.
Not everyone gets a second bite at the cherry—make it count.
همه شانس دوباره پیدا نمیکنن؛ ازش استفاده کن.
to have a vested interest
داشتن انگیزه یا نفع شخصی در موفقیت چیزی.
He supported the decision because he had a vested interest in the outcome.
از اون تصمیم حمایت کرد چون نفع شخصی توی نتیجهش داشت.
to have something drop/fall into one’s lap
وقتی چیزی بهصورت غیرمنتظره و بدون تلاش زیاد به دستتان میرسد.
The perfect job just fell into my lap.
شغل ایدهآل یههو و بدون برنامهریزی بهم رسید.
to jump on the bandwagon
پیوستن به کاری یا گروهی چون دیگران هم به آن ملحق شدهاند.
Everyone is investing in crypto. I guess I’ll jump on the bandwagon too.
همه دارن روی ارز دیجیتال سرمایهگذاری میکنن. منم باید واردش بشم دیگه.
سخن پایانی
در این مقاله با مجموعهای از اصطلاحات شانس در زبان انگلیسی آشنا شدیم؛ عباراتی که در مکالمات روزمره، فیلمها، داستانها و حتی موقعیتهای رسمی نقش مهمی ایفا میکنند. یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا طبیعیتر، روانتر و بومیتر به زبان انگلیسی صحبت کنید و مطالب شنیداری را بهتر درک نمایید.
اگر به دنبال آموختن عمیقتر، هدفمند و کاربردی زبان انگلیسی هستید، تیم آموزش زبان نوین ری در کنار شماست. ما با استفاده از روشهای جدید، محتواهای کاربردی و آموزش هدفمند، مسیر یادگیری زبان را برای شما سادهتر و اثربخشتر میکنیم.
سوالات متداول
تفاوت بین اصطلاحاتی مثل “fat chance!” و “as luck would have it” در چیست؟
اصطلاح fat chance! برای بیان عدم احتمال رخ دادن چیزی بهکار میرود و معنایی منفی و طعنهآمیز دارد (یعنی عمراً!). در حالیکه as luck would have it زمانی استفاده میشود که اتفاق خوبی به شکل شانسی رخ داده باشد (بر حسب اتفاق خوب).
چطور میتوانم این اصطلاحات را بهتر و سریعتر یاد بگیرم؟
بهترین روش، استفاده از این اصطلاحات در جملات شخصی، دیدن فیلمها و سریالهای انگلیسی با زیرنویس و تمرین منظم با همراهی یک مدرس یا آموزشگاه زبان معتبر است.
آیا همه اصطلاحات شانس در زبان انگلیسی رسمی هستند؟
خیر، بسیاری از اصطلاحات شانس حالت محاورهای یا طنز دارند. با این حال، بسته به زمینهی مکالمه (رسمی یا غیررسمی) میتوان تعدادی از آنها را در محیطهای رسمی هم استفاده کرد.